در گزارش طب اصیل مطرح شد؛ ماجرای پلاسما فروشی در ایران

به گزارش طب اصیل مبحث جمع آوری پلاسما توسط بخش خصوصی که چند سالی هست در کشور دنبال می شود، حالا با ماجرای کرونا و استفاده از این فرآورده خونی، از اهمیت بیشتری برخوردار شده است.

به گزارش طب اصیل به نقل از مهر، چند سال است که بخش خصوصی با همکاری تأمین اجتماعی به جمع آوری پلاسما در کشور فعالیت دارد. به رغم اینکه شرکت های جمع آوری کننده پلاسما در کشور هر سال وعده تأسیس کارخانه تولید داروهای مشتق از پلاسما را می دهند اما ایران هنوز به جرگه تولیدکنندگان داروهای مشتق از پلاسما نپیوسته است.
محمود هادی پور داروساز و کارشناس پلاسما، در گفتگو با خبرنگار مهر، نسبت به سیاست پلاسمایی ایران انتقاد نمود و اظهار داشت: این سیاست از ابتدا بر اساس غلطی بنیان نهاده شد. چونکه در جهان، کشورها از دو مقوله سیاست اقتصادی و سیاست سلامت محور، تبعیت و پیروی می کنند.
وی اضافه کرد: الگوی سیاست اقتصادی پلاسما بر اساس تولید دارو است و اگر ظرفیت تولید بوجود آمده در یک کشور بیشتر از پلاسمای جمع آوری شده از راه داوطلبانه باشد، به شرکت ها اجازه می دهند که پلاسما را از راه پرداخت پول با در نظر گرفتن ضوابطی جمع آوری کنند تا ظرفیت تولید به علت کمبود ماده اولیه معطل نماند. اما اولویت همیشه با سلامت است.
هادی پور افزود: سازمان های بین المللی مهم مانند سازمان بهداشت جهانی یا انجمن بین المللی انتقال خون به علت خطر انتقال بیماری های نوظهور از راه پلاسما پولی بر داوطلبانه بودن اهدا شامل خون، پلاسما، سلول های بنیادی و عضو تاکید دارند.
این کارشناس داروسازی جامعه نگر، اعتقاد دارد که حتی در کشورهای واجد صنعت تولید داروهای پلاسمایی اولویت با پلاسمای داوطلبانه است. بعنوان مثال یک شرکت دولتی در هلند یکی از شرکت های بزرگ جهان است و واجد بخشی در بلژیک به نام کاف (CAF) است.
وی اضافه کرد: پلاسمای جمع آوری شده از راه پولی در ایران برای استحصال به این بخش ارسال می شد ولی در خود کشور هلند جمع آوری پلاسما به طریق پولی جایز نیست. مشخص است که سیاست گذار هلندی تلاش می کند به رغم حفظ صنعت پلاسمایی خود، داروی مورد نیاز جامعه اش را از راه پلاسمای داوطلبانه تهیه نماید. همین مبحث در مورد شرکت بزرگ اسپانیایی صادق است. به رغم اینکه صاحبان این غول پلاسمایی جهان از نفوذ سیاسی بالایی در کشور خود برخوردار می باشند و در جمع آوری پلاسما پولی در آمریکا بسیار موفق بوده اند، موفق به کسب مجوز جمع آوری پلاسما با پرداخت پول در اسپانیا نشده اند.
هادی پور در مورد تاکید موافقان جمع آوری پلاسما پولی بر مثال آمریکا، اظهار داشت: شکی نیست که آمریکا پیشتاز جمع آوری پلاسما پولی در جهان است ولی تفکر اقتصادی در آمریکا حتی قابل تعمیم به کشورهای صنعتی و توسعه یافته نیست چه برسد به ایران. در آمریکا بخش خصوصی مقدس است و این تقدس ریشه در اندیشه بنیانگذاران جامعه آمریکا دارد. ازاین رو افزایش ثروت حد و حصر سلامت را نمی پذیرد. بنابراین مثلاً وقتی کانادا قیمت داروها در کشورهای دیگر را در کمیته حق مؤلف و مخترع مبنا قرار می دهد دو کشور آمریکا و سوئیس را از جدول حذف می کند. حتی با فرض قابل تعمیم بودن الگوی آمریکایی به سایر کشورها، باز هم آمریکا در زمره کشورهایی است که واجد صنعت پلاسما است و به اندازه توفیق در جمع آوری پلاسما در تولید داروهای مشتق از پلاسما هم به موفقیت دست یافته است. یعنی در آمریکا پلاسما برای مصرف در خطوط تولید داروی پلاسمایی جمع آوری می شود و داشتن صنعت پلاسما شرط لازم برای جمع آوری پلاسما پولی است. هرچند در خود آمریکا هم فریادهای مخالفی وجود دارد که پرداخت پول به اهداکنندگان مکزیکی در شهرهای مرزی را به باد انتقاد می گیرند.
این داروساز افزود: در کشورهای در حال توسعه دو تجربه مشهود از پلاسما پولی وجود دارد که هم در چین هم در روسیه تجارب ناموفق و زیان آوری بوده اند. همینطور نگرانی در زمینه گسترش پلاسما پولی تنها به مساله خطر بیماری های نوظهور خلاصه نمی گردد. خیلی از کشورها مانند فرانسه و کانادا نگرانند که پلاسما پولی بر انگیزه مشارکت در اهدای داوطلبانه در کشور اثر منفی داشته باشد. تجربه آمریکا ثابت کرده است که به علت گسترش پلاسمای پولی رغبت جوانان به اهدای داوطلبانه خون به شدت کاهش یافته است.
وی افزود: ایران همچون کشورهایی است که سرمایه اجتماعی بسیار محدود دارد، جذب جوانان به اهدا خون به کندی انجام می شود و جمعیت اهداکنندگان مستمر بیشتر ناشی از حس همبستگی دوران جنگ بوده است. به همین علل پلاسما پولی می تواند بر آینده اهدای داوطلبانه در کشور سایه منفی بیاندازد، در مقابل نگرانی افرادی که می گویند حذف پلاسما پولی در مدیریت قبلی سازمان انتقال خون باعث کاهش دسترسی بیماران به داروهای مشتق از پلاسما شده است.
این داروساز اظهار داشت: این حرف ها اساساً جنبه منطقی نداشت و با واقعیت فاصله بسیاری دارد. جمع آوری پلاسما از راه فرزیس در دنیای مدرن از وظایف سازمان های انتقال خون است. اتفاقاً همان هایی که می گفتند پلاسما فرزیس وظیفه سازمان انتقال خون نیست و راه اندازی مراکز جامع خارج از وظایف فطری این سازمان بوده، در کوتاه مدت همه مراکز جامع سازمان و پلاسما فرزیس آنرا با استناد به اساسنامه سازمان انتقال خون در پاندمی کرونا بازگشایی کردند و در این میان رسانه و سازمان مردم نهادی که تعطیلی پلاسما فرزیس سازمان را بعنوان «پایان یک سیاست غلط» جشن گرفته بودند، در مقابل این چرخش ۱۸۰ درجه ای روزه سکوت گرفته اند.
وی اضافه کرد: در سال پایانی مدیریت قبلی انتقال خون بر اساس اولویت اهدای داوطلبانه ۴۲۰ هزار لیتر پلاسما در کشور تولید شد که ۳۵۰ هزار لیتر آن برای استحصال به اروپا ارسال شد. این نشان داده است که پلاسما تولید شده در کشور فراتر از توان قرارداد استحصال بوده است. از طرفی کانون حمایتی که به تاثیر سیاست محدود کردن (نه از بین بردن) پلاسما پولی به دسترسی به فاکتور پلاسمایی اشاره می کرد، متأسفانه عامدانه یا به علت فقر اطلاعات از وجود نزدیک به ۱۷۰ هزار فاکتور ۸ پلاسمایی در کشور در همان زمان مصاحبه خبر نداد. این فاکتورها هنوز موجود است و توزیع نشده اند.
هادی پور اظهار داشت: واقعیت را آن منتقد در مصاحبه بعدی با رسانه ها بیان کرد که حمایت دولت از فاکتور ۸ نوترکیب داخلی باعث کاهش دسترسی به شاخص های مشتق از پلاسما شده است و ارتباطی به سیاست انتقال خون نداشت. هرچند معلوم نشد چرا چند سال چشم بر ایرادات مربوط به کارآزمایی بالینی فاکتور نوترکیب بسته بود. جالب اینجاست که میزان تولید و واردات فاکتور ۸ در کشور، به رغم مشکلات ناشی از کمبود ارز برای گروه های دیگر بیماران خاص، آنقدر خوب بود که حالا بعضی از مسؤلان در رابطه با درمان هموفیلی نگران هستند که تاریخ انقضا برخی از این فاکتورها به سر رسد.
وی اضافه کرد: واقعیت اینجاست که انتقادها در بستری علمی انجام نشد و بیشتر از قواعد کف خیابانی و پشت پرده پیروی کرد، و گرنه سیاست کنترل پلاسما پولی و ارتقای پلاسما داوطلبانه در کشور، سیاست درستی بود که در یک فضای شفاف و بر مدار نقد علمی باید از همه ارکان همچون حامیان بیماران، پزشکان و راهبردسازان سلامت حمایت می شد. کشوری مانند ایران با سرمایه اجتماعی محدود توان تخریب همین سرمایه را ندارد و نمی توان به صرف سود عده ای قلیل فردای انتقال خون داوطلبانه و سلامت نیازمندان به خون را به خطر افکند.
هادی پور افزود: آنچه در کشور انجام می شود نه سیاست اقتصادی می باشد و نه سیاست سلامت محور است. اگر راهبرد منطقی در نظر گرفته شود و از شعار و هیاهو اجتناب شود، ایران توان تبدیل شدن به قطب تولید داروهای پلاسمایی را ندارد و با همه تبلیغات و وعده های انتشار یافته، ظرفیت کارخانه تولید داروهای پلاسمایی در شرف تأسیس در کشور حدود ۱۵۰ هزار لیتر است. از طرفی برای رفع نیازهای بیماران با مدیریت درست مصرف می توان به پلاسما داوطلبانه متکی بود و نیاز نیست خطرات پلاسما پولی و خطر تقلیل سرمایه اجتماعی داوطلب اهدا را به جان بخریم.
وی اضافه کرد: نظام سلامت باید خویش را مکلف به پشتیبانی از مصارف تأیید شده داروهای مشتق از پلاسما بداند و مصرف این داروها را در ضوابط علمی و مشخص مدیریت کند. وضعیت پلاسما در ایران مصداق آن ضرب المثل معروف «هم پیاز را خورد، هم فلک شد و هم پول داد»، است. جامعه و اقتصاد ملی از مزایای صنعت پلاسما هیچ بهره ای نمی برد ولی عوارض پلاسما پولی را تمام و کمال به دوش می کشد.
این داروساز، مهم ترین چالش اهدا داوطلبانه پلاسما در کشور را عدم شفافیت در بازاریابی شرکت های دارویی دانست و اظهار داشت: عجیب است که در دوره ای که سیاست تصمیم گیری در اتاق شیشه ای تبلیغ می شود، هیچکس مایل نیست بداند شرکت های دارویی چگونه و بر چه اساسی بازاریابی می کنند. ارتباط مستقیم بیماران مصرف کننده دارو و شرکت های تولید کننده در دنیا محدود شده است، ولی در ایران استخدام عضو هیئت مدیره انجمن حامی بیماران توسط شرکت دارویی انجام می شود. بعضی از مشاوران و شخصیت های علمی که در راهبردسازی های سلامت کشور دعوت می شوند بعنوان مشاور علمی با شرکت های دارویی همکاری می کنند.
هادی پور در انتها اضافه کرد: از عجایب روزگار است که منفعت برندگان تولید یا واردات دارو، تحت عناوین علمی مصاحبه می کنند، بدون اینکه جامعه از واقعیت های گردش مالی سلامت آگاه باشد. ازاین رو در چنین شرایطی نمی توان انتظار داشت که راهبردها بر مبنای منافع عام جامعه باشد و متولیان حقوق بیمار تنها منافع بیماران را در نظر بگیرند. برای نگارش راهبرد سالم در زمینه مصرف و تولید دارو و پلاسما لازم است پیش از هر چیز نور شفافیت بر بازاریابی و سهامداری شرکت های دارویی افکنده شود.